دوشنبه 86 شهریور 5 , ساعت 10:29 عصر
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو بجان آمد وقتست که باز آیی
دایم گل ان بستان شاداب نمی ماند دریاب ضعیفا ن را در وقت توانا یی
دیشب گله زلفش با باد همی کردم گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی
صد باد صبا اینجا با سلسله می رقصند اینست حریف ای دل تا باد نپیمایی
مشتا قی و مهجوری دور از تو چنانم کرد کز دست بخواهد شد پایا ن شکیبایی
نوشته شده توسط رسول عسکری | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ